به گفتهی افرادی که در صنعت بازی مشغول به کار هستند توسعهی بازی معمولا طبق برنامه پیش نمیرود؛ و مسائلی مثل بنبستها، مشکلات تولید، فشار از سوی منتشرکنندگان بازی و هفتهها کار بیپایان تنها چند نمونه از چالشهای چرخهی توسعهی بازی هستند.
بااینحال با دانستن مراحل و روند توسعهی بازی میتوان تا حد زیادی بر چالشها غلبه کرد و در صورت تمایل این شغل را انتخاب کرد. بهطور کلی مسیر توسعهی بازی به فرایند ساخت بازی ویدئویی از ایده تا اجرا گفته میشود. دستهبندی مسیر توسعه و تقسیم کار به مدیریت بودجه و بازهی زمانی توسعهی بازی کمک میکند و از سوی دیگر ناکارآمدیها و مشکلات متعدد را کاهش میدهد.
بازیها بهطور پیوسته در حال تکامل هستند و ممکن است طرحهای تئوری در واقعیت نتیجهبخش نباشند. در نتیجه مسیر توسعهی بازی لزوما فرآیندی خطی نیست. بلکه نیاز به بازنگریها و تغییرات زیادی پیدا میکند. مسیر توسعه باید به قدر انعطاف پذیر باشد که این تغییرات را پوشش دهد.
مراحل توسعهی بازی
توسعهی بازی ویدئویی معمولا به سه مرحله تقسیم میشود: پیشتولید، تولید و پس از تولید.
مرحلهی اول: پیش تولید
تمام پروژهها از این مرحله آغاز میشود. پیشتولید موضوع بازی، علت ساخت آن و منابع لازم را شرح میدهد. ممکن است ایدهی خوبی برای بازی داشته باشید. داستانی که بخواهید به آن زندگی ببخشید یا شاید بخواهید بر اساس نوعی فناوری مثل VR یا کنسولی جدید، به طراحی بازی بپردازید. صرفنظر از تمام این موارد، در مرحلهی پیش تولید باید به پرسشهایی از این قبیل پاسخ دهید:
- موضوع بازی چیست؟
- مخاطبان چه افرادی هستند؟
- آیا بازاری برای بازی وجود دارد؟ رقابت چگونه خواهد بود؟
- قرار است در چه پلتفرمی منتشر شود؟
- چگونه میتوان از آن به درآمد رسید؟
- آیا روی پلتفرم به فروش میرسد یا بهرایگان همراهبا پرداختهای درون بازی منتشر میشود؟
- توسعهی آن چه مقدار زمان خواهد برد؟
- به چه تعداد کارمند یا منابع نیاز است؟
- بودجهی تخمینی چقدر است؟
- بازی دو بعدی یا سهبعدی است؟
- کاراکترها چگونه هستند؟
- استوریبرد چگونه تعریف میشود؟
- مکانیک بازی چگونه است؟
- سند طراحی بازی باید چگونه باشد؟
مرحلهی پیشتولید بر اساس نوع پروژه، منابع و سرمایههای موجود، معمولا بین یک هفته تا یک سال به طول میانجامد و ۲۰ درصد از کل زمان تولید را به خود اختصاص میدهد. در این مرحله تیم کاملا کوچک است و ممکن است ترکیبی از یک تهیهکننده، یک برنامهنویس و یک هنرمند مفهومی باشد (در صورتی که بخواهید بهصورت یکنفره کارها را انجام دهید قطعا وظایفتان چندبرابر خواهد شد).
طرح مفهومی بازی StarCraft 2 : Wings of Liberty
تهیهکنندهی بازی ویدئویی معمولا جنبهی تجاری پروژه بهویژه منابع مالی را مدیریت میکند. همچنین به مدیریت بودجه و توسعهی استراتژیهای فروش محصول میپردازد. هنرمند مفهومی یا کانسپت هم معمولا با توسعهی آثار هنری و طرحهای اولیه، تم پروژه را ارائه میدهد. آثار اولیهی بصری به شکل گیری زبان بازی کمک میکنند و راهنمایی بصری و چشماندازی کلی برای تیم پروژه به شمار میروند. اطلاعات جمعآوریشده در طول این مرحله از پیشتولید مبنایی را برای مستندات طراحی بازی فراهم میکند.
سند طراحی بازی (GDD)
سند طراحی بازی، راهنمایی برای کل فرایند توسعه است؛ سندی زنده که به تمام افراد شرکتکننده در درک و گسترش چشمانداز پروژه کمک میکند. GDD معمولا از موارد ذیل تشکیل میشود:
- ایده یا طرح
- ژانر
- داستان و کاراکترها
- مکانیک اصلی بازی
- اجرای بازی
- طراحی دنیا و مراحل
- آثار هنری و اسکچها
- استراتژی درآمدزایی
GDD بهعنوان یک سند زنده بهصورت مرتب در طول فرایند تولید، بهروزرسانی و ویرایش میشود. دلیل این تغییرات میتواند محدودیتهای مالی یا تکنیکی یا اجرای طرحهایی باشد که در عمل ظاهر خوبی ندارند و طبق انتظار پیش نمیروند. بسیاری از افراد بهویژه توسعهدهندگان کوچکتر از روشهای سریعی استفاده میکنند که کمتر دربارهی فرایند و مستندات و بیشتر دربارهی ساخت هستند. بااینحال استودیوهای بزرگتر رویکرد متفاوتی را ترجیح میدهند.
GDD نظم بازی را حفظ میکند، به شناسایی ریسکهای بالقوه کمک میکند و اجازه میدهد زمان مورد نیاز برای برونسپاری را تعیین کنید. ایدهی بازی در ابتدا به نظر سرراست و مستقیم میرسد اما وقتی در غالب GDD قرار بگیرد متوجه میشود پروژهتان تا چه اندازه بزرگ و سنگین است.
پروژههای بدون برنامه معمولا خیلی زود بودجه یا زمان را از دست میدهند. دلیل دیگر داشتن GDD کمک به سرمایهگذاری در بازی است. سرمایهگذاران احتمالی معمولا قبل از سرمایهگذاری بهدنبال طرحی منسجم هستند. در آخر، GDD به بازاریابی محصول پس از انتشار کمک میکند.
توجه به ایده و مکانیک بازی
هر شخصی ایدهای برای بازیهای ویدئویی دلخواه خود دارد اما تنها بخش کمی از افراد میتوانند ایدههایشان را به واقعیت تبدیل کنند. هنگام فکر کردن به ایدهی بازی همیشه باید این پرسشها را از خود بپرسید: ساخت بازی چه مقدار به طول میانجامد؟ برای توسعهی بازی به چه مهارتهایی نیاز است؟
درک بازی مهمترین بخش از ایدهپردازی است. ممکن است داستانی را در ذهن خود داشته باشید که شامل زمینه و مکانیکی مشخصی است اما برای درک بازی باید از تمام ابعاد آن آگاه باشید: سیستمها چگونه با یکدیگر تعامل میکنند؟ بازیکن چه محدودیتها و چه موانعی دارد؟ هدف بازی چیست و بسیاری از موارد دیگر.
اگر یک توسعهدهندهی مستقل هستید و صفر تا صد کار برعهدهی خودتان است، بهترین روش برای رسیدن به ایدهی بازی از طریق این روش است.
۱. در درجهی اول به مکانیک اصلی بازی فکر کنید. برای مثال پریدن ماریو یک نمونه از مکانیک بازی است.
۲. بازی را حول محور مکانیک اصلی توسعه دهید.
بهطور کلی اگر بازی مورد نظر از نوع بازیهای کوچک با یک یا دو نوع مکانیک باشد میتوانید بهصورت مستقل آن را پیادهسازی کنید اما اگر بازی بزرگی باشد که نیاز به کار تیمی داشته باشد، نیاز به مستندسازی و GDD خواهید داشت. در بخش بعدی دربارهی طراحی و نحوهی پیادهسازی بازی بیشتر توضیح خواهیم داد.
از جمله نکات مهم دیگری که باید در مرحلهی پیش تولید به آن توجه کنید، مشخص کردن نوع گرافیک بازی است. فهرست انواع مختلف بازیها و پلتفرمهای قابل توسعه به شرح ذیل هستند:
- ۲D: اغلب موتورهای بازی این سبک را ارائه میکنند. بازیهای دوبعدی بهترین گام برای توسعهدهندگان تازهکار هستند.
- ۳D: بسیاری از موتورهای بازی محبوب قابلیت سهبعدی را ارائه میکنند.
- موبایل: میتوانید با توسعهی بازیهای موبایل به بازار و واسطهی کاربری کاملا جدیدی برسید.
- واقعیت مجازی: این نوع بازی به سرعت در حال گسترش است و امکان تجربههای متفاوت را فراهم میکند.
- واقعیت افزوده: این فناوری علاوه بر صنعت گیم در صنایع دیگری هم کاربرد دارد.
نمونهسازی اولیه
نمونهی اولیهی بازی ویدئویی به تست خامی گفته میشود که قابلیت، تجربهی کاربری، نحوهی اجرای بازی، مکانیک و مسیر هنری آن را تعیین میکند. نمونهسازی اولیه در مرحلهی پیش تولید برای تست ایدهی بازی و ارزیابی آن برای سرمایهگذاری انجام میشود.
تیم معمولا کار خود را با طرحهای کاغذی برای تست نظریهها آغاز میکنند و به محاسبهی بسیاری از جزئیات بازی یا مجموعهای از سیستمها و هزینهها میپردازند. هدف از این کار دستیابی به نمونهی اولیه و اجرای ASAP برای تست نتیجهبخش بودن ایدهها و پیش رفتن آنها طبق انتظار است. نمونهسازی اولیه همچنین چالشهای غیرمنتظره را آشکار میسازد که میتوانند کل دورهی پروژه را تغییر دهند. به همین دلیل لازم است بقیه هم نمونهی اولیه را تست کنند زیرا ممکن است مسائلی که برای شما واضح هستند برای دیگری نباشند.
منابعی به نام placeholder یا جانگهدار برای صرفهجویی در زمان و هزینه به کار میروند. این منابع کم کیفیت جایگزین اشیایی مثل سلاحها در طول مرحلهی تست میشوند و در صورت تأیید با نمونهی نهایی و با کیفیت جایگزین میشوند. منابع placeholder را میتوان بهرایگان در نرمافزار توسعه پیدا کرد. این منابع معمولا شکلهای سادهای دارند.
نمونهای از placeholder-های Epic Games برای UE4
مرحلهی دوم: تولید
تولید، طولانیترین مرحلهی توسعهی بازی است. تولید که معمولا یک تا چهار سال به طول میانجامد نقطهی شروع شکلگیری بازی است. داستان در این مرحله تصحیح میشود، منابع (کاراکترها، موجودات و محیطها) خلق میشوند، قوانین بازی تنظیم میشوند، مراحل و دنیاها ساخته میشوند و کدها نوشته میشوند.
بااینحال در طول پیادهسازی مراحل فوق، بازی بهطور مرتب تست و ارزیابی میشود. در ادامه به مراحل و ایستگاههای مهم در تولید بازی و برخی از وظایف کلیدی توسعهی بازی اشاره میکنیم. البته در تیمهای کوچکتر این وظایف سنگینتر هستند درحالیکه استودیوهای بزرگ دارای تعداد بیشتری از کارکنان متخصص در ابعاد مختلف بازی هستند. مراحل متعددی در طول فرایند تولید بازی وجود دارد:
- نمونهی اولیه: این مرحله تست اولیهی بازی است (که در پیش تولید آغاز میشود و در بخش قبلی با جزئیات بیشتری توصیف شد). برخی بازیها ممکن است اصلا این مرحله را نگذرانند.
- اولین اجرا: اولین اجرای بازی، ایدهی بهتری از ظاهر و نوع اجرای بازی میدهد. این مرحله با فاز نهایی فاصله دارد اما در این نقطه placeholder-ها با منابع باکیفیتتر جایگزین شده و کانسپت یا طرح هنری بازی اضافه میشود.
- برش عمودی (Vertical slice): برش عمودی نمونهای کاملا قابل اجرا است که میتوان برای ارائه به استودیوهای بازی یا سرمایهگذارها از آن استفاده کرد. مدت زمان این برش تا سی دقیقه متغیر است و تجربهی کاربری بازی را ارائه میدهد.
- پیش آلفا (Pre alpha): بخش زیادی از محتوای بازی در مرحلهی پیش آلفا توسعه مییابد. در این مرحله از توسعهی بازی تصمیمهای بزرگی اتخاذ میشوند. احتمال برش محتوا یا اضافه شدن عناصر جدید در این مرحله وجود دارد.
- آلفا: بازی در این مرحله از نظر امکانات کامل است بهطوریکه بازی از آغاز تا پایان قابل اجرا است. برخی عناصر مثل منابع هنری هنوز اضافه نشدند اما کنترلها به خوبی کار میکنند. تستکنندههای QA در این مرحله مطمئن میشوند که همه چیز اجرای یکپارچهای دارد و خطاها را به تیم گزارش میکنند.
- بتا: در این مقطع، کل محتوا و منابع یکپارچهسازی میشوند و تیم باید متمرکز بر بهینهسازی باشد تا اضافه کردن امکانات و قابلیتهای جدید.
- گلد مستر: در این مرحله بازی نهایی و آمادهی ارسال برای انتشار عمومی است.
نقشهای کلیدی در توسعهی بازی
نقشهای دخیل در توسعهی بازی بر اساس اندازه و نوع بازی تغییر میکنند. در ادامه به معرفی موقعیتهای متداول میپردازیم:
- مدیر پروژه:مدیر پروژه از فرایند توسعهی یکپارچهی بازی، پیشبینی یا کاهش ریسکها و انجام وظیفهی اعضای تیم اطمینان پیدا میکند. مدیرهای پروژه معمولا مرکز ارتباطات بین تیمهای طراحی و توسعه و مدیرهای اجرایی هستند.
- برنامهنویسها و توسعهدهندگان بازی:برنامهنویسها معمولا با تبدیل طرحهای مفهومی به کد و ساخت بازیهای قابل اجرا به توسعهی بازیها کمک میکنند. برنامهنویسها معمولا مهندسان نرمافزار یا دانشمندان کامپیوتری با سوابق قوی برنامهنویسی و همچنین خلاقیت، مهارتهای ریاضی و صبر بالای برای تبدیل ایدههای کد به نمایشهای بصری و تعاملی هستند. برنامهنویسها پیادهسازی یکپارچهی بازی را تضمین میکنند. در استودیوهای بزرگ تنها افراد متخصص به برنامهنویسی هوش مصنوعی برای بازی میپردازند یا برخی کارکنان صرفا روی واسط کاربری کار میکنند. درآمد سالانهی یک برنامهنویس متوسط تقریبا برابر با ۵۹ هزار دلار است درحالیکه درآمد برنامهنویس ارشد به بیش از ۱۰۰ هزار دلار در سال میرسد.
بازی ماین کرفت یکی از پرفروشترین بازیهای ویدئویی با بیش از صد میلیون کاربر فعال ماهانه است.
- طراحان بازی :طراح بازی یکی از عناصر اصلی در توسعهی خلاقیت است و معمولا میتواند نویسنده یا طراحی با دانش اندک برنامهنویسی باشد. مسیر توسعهی بازی شامل خلق داستانها، کاراکترها، اهداف، قوانین و چالشهایی است که باعث ایجاد تعامل بین کاراکترها، کاربرها یا اشیاء میشوند. در شرکتهای بزرگ معمولا هر کدام از وظایف فوق به افراد مستقلی منتقل میشوند. به نقل از Payscale، درآمد سالانهی یک طراح بازی متوسط تقریبا ۶۳ هزار و هشتصد دلار است درحالیکه این درآمد میتواند به بیش از ۹۳ هزار و نهصد دلار هم برسد (بر اساس تجربه، موقعیت، اندازهی استودیو و صنعت). طراحان فنی و ارشد حتی از این محدوده هم فراتر میروند.
- طراحان مرحله: طراح مرحله معمولا مسئولیت ایجاد مراحل سرگرمکننده و جذاب را برعهده دارند. وظیفهی طراحان مرحله، افزایش تمرکز بازیکن بر بازی و دستیابی به اهداف مأموریتی است. از آنجا که بازیها معمولا پیچیدهتر از حد تصور هستند، استودیوهای بزرگتر طراحان اختصاصی مرحله را استخدام میکنند.
طراحان بر اساس نوع بازی و وابستگی آن به رویدادهای واقعی (مثل جنگ جهانی دوم)، نیاز به یادگیری دورهی موردنظر تاریخی و پژوهش دربارهی لوکیشنهای واقعی دارند تا واقعگرایی و باورپذیری را تضمین کنند. اگر بازی اقتباسی از یک فیلم یا کتاب باشد، باید اثر اصلی را ببینند یا مطالعه کنند. اگر دنیای بازی کاملا تخیلی باشد، باید از خلاقیت خود استفاده کنند و هنر مفهومی خلق کنند.
سپس به کمک یک ویرایشگر (نرمافزاری که برای طراحی مراحل و نقشهها به کار میرود)، مراحل، طبقهها و مأموریتها را میسازند. طراحان مرحله وظایفی مثل برنامهریزی و موقعیتهای خروج را هم طراحی میکنند، محل قرارگیری تونلها و گذرگاههای مخفی، محل اجرای تعاملها یا دیالوگها، نقاط ظهور هیولاها و بسیاری از موارد دیگر را تعیین میکنند.
طراحان مرحله، مسئولیت شناسایی و رفع باگها را هم برعهده دارند؛ اما چالشهایی که پس از انتشار بازی به وجود میآیند از کنترل طراح خارجاند و این کاربر است که خطاهایی را که از چشم طراحان دور ماندهاند، تشخیص میدهد. درآمد سالانهی طراح مرحله تقریبا معادل ۵۷ هزار دلار است که به استودیو و موقعیت آن هم وابسته است. طراحان باتجربه و ارشد حقوق بالاتری دارند.
طراحی مراحل بازی در شرکت Ubisoft
- هنرمندان بازی:هنرمندان شامل طراحان کانسپت، انیماتورها، مدلسازهای سهبعدی و هنرمندان FX هستند. این گروه مسئولیت ایجاد حرکت و حیات به بازی را برعهده دارند. هنرمند کانسپت یا مفهومی معمولا در فرایند پیش تولید به طراحی ظاهر اولیه (معمولا دوبعدی) میپردازد اما در فرایند توسعه و در صورت نیاز به اضافه شدن عناصر جدید یا اعمال تغییرات دوباره با تیم همکاری خواهد کرد. هنرمند کانسپت سهبعدی از نرمافزارهای مدلسازی دیجیتال مثل زیبراش، مایا و فتوشاپ برای ایجاد نمونهها، منابع و محیطهای سهبعدی استفاده میکند و بافت و جزئیات را به تصاویر اضافه میکند.
- مدلسازهای سهبعدی: مدلسازهای سهبعدی مدلهایی از افراد، اشیاء، سلاح و محیطها میسازند که بعدا میتوان به آنها بافت و انیمیشن اضافه کرد. مدلسازهای سهبعدی باید از چگونگی جمعآوری و استفاده از متریالهای با کیفیت بهویژه برای اشیای واقعی آگاه باشند. مدلسازها در صورت نیاز از تصاویر اشیایی مثل پهپاد از نمای هوایی استفاده میکنند. اگر بازی از نوع تخیلی باشد، باید به هنر کانسپت یا مفهومی مراجعه کنند و از تخیل خود برای خلق محیطی جدید و منحصربه فرد استفاده کنند.
- انیماتورهای بازی: انیماتورهای بازی با اضافه کردن حرکتهای باورپذیر به کاراکترها، اشیاء و محیطها، عمق و واقعگرایی را افزایش میدهند. آنها از استوری برد برای خلق چشماندازهای کلیدی انیمیشنی متناسب با روایت بازی استفاده میکنند. انیماتورها اغلب نیاز به پژوهشهای زیادی دارند (برای مثال مشاهدهی رفتار حیوانات و واکنش آنها به یکدیگر). همچنین میتوانند از دادههای ضبط حرکت (موشن کپچر) برای خلق انیمیشنهای واقعیتر استفاده کنند.
اثر کایل داهل. او انیماتور ارشد در Electronic Arts است.
- هنرمندان FX: هنرمندان FX با اضافه کردن جلوههایی مثل انفجار، دود، آتش، شبیهسازی مایعات و رویدادهای آب و هوایی مثل باران، رعد و برق و طوفان، تجربهی سرگرمکنندهای را برای کاربرها فراهم میکنند. هنرمندان بازی FX معمولا از نرمافزارهایی مثل Houdini FX یا مایا استفاده میکنند اما باید تجربهی کار با موتورهای بازی مثل یونیتی و انریل اینجین ۴ را هم داشته باشند.
- مهندسان و طراحان صوتی: کارشناسان صوت به توسعهی جلوههای صوتی واقعی، ضبط صداها و دیالوگ کاراکترها و تولید موسیقی متن میپردازند.
- تست کنندگان بازی ویدئویی:تستکنندهها از بخشهای ضروری در فرایند توسعهی بازی هستند. این افراد به تست بازیها میپردازند و با جستوجو و رفع باگها از عملکرد یکپارچهی آنها مطمئن میشوند. آنها خطاها را به تیم توسعه در قالب صفحهی باگ یا باگ شیت گزارش میدهند.
علاوه بر نقشهای فوق، استودیوهای بزرگ معمولا از متخصصهای دیگری مثل طراحان نبرد، نویسندهها، مفسرها و مترجمها هم استفاده میکنند.
مرحلهی سوم: پس از تولید
پس از به پایان رسیدن تولید، توسعهی بازی در مرحلهی نگهداری (رفع باگها، تولید بستهی بهروزرسانی) یا ایجاد محتوای قابل دانلود (DLC) ادامه مییابد. تمام مستندات، منابع و کدهای طراحی نهایی شده، جمعآوری و ذخیره میشوند و در صورت نیاز برای پروژههای آینده به کار خواهند رفت.
فرصتهای شغلی: چگونه طراح یا برنامهنویس بازی شویم؟
همانطور که در بخش قبلی هم گفته شد، طراحی بازی یکی از مراحل و زیرمجموعههای توسعهی بازی ویدئویی است و به کاربرد خلاقیت و طراحی برای توسعه بازیهای سرگرمکننده یا آموزشی اشاره دارد. طراحی بازی شامل تولید داستانهای جذاب، کاراکترها، اهداف، قوانین و چالشهایی است که با کاراکترهای دیگر، کاربرها و اشیاء به تعامل میپردازند.
طراحی بازی، عملی هیجانانگیز و چندبعدی و دارای چشماندازهای شغلی امیدبخشی است. بااینحال تبدیل شدن به طراح بازی سفری چالشبرانگیز است و نیاز به صبر، علاقه و حوصلهی زیادی دارد. طراحی بازی تنها مربوط به اجرای بازی و ایدهپردازی نیست. نهتنها باید روش پیادهسازی ایدهها در زمینههای مختلف را درک کنید بلکه باید به این پرسشها پاسخ دهید: چگونه طراحی کنید، چه طراحی کنید، چه زمانی طراحی کنید و چرا طراحی کنید.
هر بازی شامل مجموعهای از سیستمها، مکانیکها و مشخصههای مختلف است که همراهبا یکدیگر برای ایجاد محیطی سرگرمکننده و تجربهای جذاب تعامل میکنند. در قلب اغلب بازیها و تجربههای کاربری، دنیاها، سطحها و مراحل قرار دارند. این محیطها تخیل افراد را به کار میگیرند بهویژه افرادی که عاشق ماجراجویی هستند. برای تبدیل شدن از طراح خوب به طراح عالی، باید به اشتراکهای هنر و طراحی بازی و مهارتهای مورد نیاز توجه کنید. مهارتهای بصری و هنری تنها برای ایدهپردازی مهم نیستند بلکه ابعاد کاربردی آنها فراتر از زیبایی محصور نهایی است.
صحنهای از بازی Call Of Duty: Black Ops IIII ساخت شرکت اکتیویژن
طراحان بازی باید در انواع بازی مهارت داشته باشد؛ مثلا بداند بازی از چه نوعی است: اکشن، شوتر، مبارزه، MMO (بازی چندکاربری آنلاین)، ورزشی، ماجراجویی، RPG (بازیهای ایفای نقش) یا بسیاری از انواع دیگر. این فهرست را میتوان به ژانرهای فرضی هم توسعه داد که از بحث این مقاله خارج است.
در طراحی بازی معمولا تغییر ژانر امری متداول نیست. برای مثال اگر شخصی با بیست سال سابقه در بازیهای سبک شوتر بخواهد در ژانر ورزشی کار کند با چالش بزرگی روبهرو میشود و باید سرمایهی زیادی را صرف یادگیری زبان جدید، انجام پژوهش و محاسبهی قوانین کند.
دستیابی به شغل مناسب در صنعت گیم، مستلزم سختکوشی و تخصیص وقت زیاد است. پاداش این سختکوشی توسعهی بازیهای ویدئویی بهتر خواهد بود. برای تبدیل شدن به طراح بازی نیاز به دانش تخصصی و مهارت هنری و همچنین درکی از معیارهای جذاب، سرگرمکننده، درآمدزا و اعتیادآور برای بازیکنان داشته باشید.
برای حضور در صنعت گیم، با نقشهای زیادی روبهرو میشوید. در استودیوهای بزرگتر، معمولا وظایف دقیقتر از استودیوهای کوچکتر هستند. برای مثال تیمی شامل ۵ تا ۱۰ کارمند عملکرد کاملا متفاوتی با تیمی شامل بیش از ۱۰۰۰ کارمند در شرکتهای بزرگی مثل Ubisoft یا EA دارند. طراحان مسئولیتهای ذیل را برعهده دارند:
- توسعهی خط داستانی، دیالوگ و داستانهای مرتبط با کاراکتر.
- توسعهی اجرای بازی، قوانین و سیستم امتیازدهی
- تعیین سطح دشواری بازی
- ساخت محیطها، برآمدگیها، موانع و اشیاء
- طراحی دنیا و مرحله
- اسکریپتنویسی/برنامهنویسی
- ویرایش دیجیتال
باید توجه داشته باشید، مطالعهی طراحی بازی لزوما از شما یک طراح بازی نمیسازد. طراحی بازی مجموعهای از فرصتهای شغلی متفاوت را در برمیگیرد و با توجه به تکامل سریع فناوری، مشاغل جدیدی هم در آینده ایجاد خواهند شد. برخی از نقشهای طراح بازی عبارتاند از:
- نویسندهی بازی
- توسعهی دهندهی داستان
- تولید آثار هنری و کانسپت
- طراح محتوا
- طراح مرحله یا دنیا
- طراح واسط کاربری
- طراح ارشد یا تازهکار
- کارگردان هنری
بهطور کلی برای تبدیل شدن به یک طراح خوب باید به نکات ذیل توجه کنید:
- با فرایند آشنا شوید: با درک ابزار و فرایند کلی طراحی و بهطور کلی داشتن چشماندازی کلی از بازی، احتمال تولید محصولی موفق در صنعت گیم بیشتر است. بسیاری از افراد بهویژه توسعهدهندگان کوچکتر معمولا از روشهای سریع توسعه استفاده میکنند و کمتر به فرایند و مستندسازی توجه میکنند. بااینحال شرکتهای بزرگی مثل EA، مایکروسافت، سونی و یوبی سافت بهشدت فرایند محور هستند و نیاز به مستندات زیادی دارند و به همین دلیل به موفقیت زیادی رسیدند. در نتیجه سعی کنید بیشتر دربارهی مسیری توسعهی بازی و فازهای مختلف آن، تغییر فرآیندها و ژانرها و پلتفرمهای مختلف آشنا شوید. روش مستندسازی و ساخت نمونههای اولیه و همچنین چگونگی دستیابی به ایده تا نمونهسازی و تکمیل فرایند را بیاموزید.
- توجه به ترندها: پلتفرمها، ژانرها و انواع بازی تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند و هر کدام به قوانین مشخصی نیاز دارند. آشنایی با جزئیات انواع بازی، توجه به اخبار صنعت گیم و خواندن نقدها (منابعی مثل Kotaku، Gamasutra و ۸۰Lv) یکی از نکات هم برای بهروز ماندن در این صنعت است. سعی کنید به محتوای یوتیوب و توییچ هم توجه کنید.
- داشتن دمو ریل (نمونهکار) خوب: دموریل شما مانند پاسپورتی برای ورود به صنعت گیم عمل میکند. بخشی از کار خود را به شکل نمونهای بینقص کامل کنید و بهعنوان دمو ریل ارائه کنید. نمونه کار معمولا کوتاه (زیر دو دقیقه) است و مطمئن شوید جزئیات تماس را هم در آن قرار میدهید. با کسب تجربهی بیشتر و اشنایی با انواع مختلف طراحی بازی، حوزهی مورد علاقهی خود را پیدا خواهید کرد. همچنین مطمئن شوید کاری که در آن مشارکت میکنید مجوز انتشار عمومی را دارد و جزء قرارداد NDA (توافق عدم افشاء) نیست. همچنین موسیقی متن را با دقت انتخاب کنید و اجازه ندهید موسیقی شما را از کار اصلی منحرف کند.
- آموزش: اگر محتوای خوبی برای دمو یل ندارید، سعی کنید مهارتهای خود را افزایش دهید. خودآموزهای آنلاین موقعیت خوبی برای شروع یادگیری هستند اما اگر میخواهید به مهارتهای حرفهای و استاندارد برسید و بهدنبال بازخورد از سوی کارشناسان این صنعت هستید، بیشتر در زمینهی طراحی بازی و دورههای توسعهی بازی تحقیق کنید.
برنامهنویسی بازی
با برنامهنویسی میتوان به بازی کامپیوتری یا ویدئویی زندگی بخشید. با تکامل و رشد سریع فناوری، برنامهنویسی هم توسعه مییابد. در ابتدای تاریخچهی بازیهای ویدئویی برنامهنویسها اغلب وظایف از جمله طراحی را هم برعهده داشتند؛ اما با بهبود سختافزار و نرمافزار و پیچیده شدن بازیها، تیمهای توسعه هم به شکل چشمگیری گسترش یافتند.
انتظارات بازیکنان هم نسبت به قبل افزایش یافته است و امروزه زمان بیشتری صرف گرافیکهای باکیفیت میشود و از هوش مصنوعی برای بهبود تجربهی کاربری استفاده میشود. با توجه به پیشرفت برنامهنویسی، مشاغل جدیدی هم ایجاد شدند.
وظیفهی اصلی برنامهنویس کامپیوتری نوشتن کدی است که به بازی ویدئویی زندگی ببخشد. برنامهنویسها همکاری نزدیکی با تهیهکنندهها و بخشهای دیگر مثل طراحی بازی، هنر و انیمیشن دارند و چشمانداز پروژه را به بازی قابل اجرا و عملیاتی تبدیل میکنند.
برنامهنویسها همچنین ممکن است مواردی مثل سرعت اجرای کاراکترها، نحوهی پرش آنها، چگونگی ظاهر شدن دشمن و حتی واکنش آنها هنگام حمله را تعیین کنند. برخی مسئولیتهای شغلی برنامهنویسها به شرح ذیل هستند:
- تبدیل چشمانداز پروژه به کد برای اجرای بازی قابل اجرا
- ایجاد موتور سفارشی برای بازی
- اسکریپتنویسی توابع، رویدادها و تعاملها
- ایجاد فیزیک (برای مثال تفاوتهای جاذبه)
- توسعه و تغییر رندرهای گرافیکی سهبعدی
- شبیهسازی هوش مصنوعی در رقبا
- اضافه کردن جلوههای صوتی، موسیقی و دیالوگها
- پیادهسازی منطق و مکانیک بازی
- ایجاد واسط کاربری
- نوشتن کد مخصوص به صفحهی کلید، ماوس و دستههای بازی
- فراهم کردن امکان رقابت بازیکنان یا همکاری از طریق LAN یا اینترنت
- وارد کردن کد بین پلتفرمها
- پیادهسازی الگوریتمها، حل پیشنیازهای حافظه و مشکلات کش
- شناسایی و رفع باگها
پیشنیازهای برنامهنویسی گیم بر اساس نیاز متغیر هستند اما در سطح اولیه به این ترتیب هستند:
- دانش یکپارچه از زبانهای برنامهنویسی (سی پلاسپلاس، جاوا و …)
- تجربهی کار با موتورهای گیم (آنریل انجین، یونیتی و …)
- مهارت خوب در برقراری ارتباط
- ریاضیات قوی، مهارتهای تحلیلی و حل مسئله
از هوش مصنوعی در بازیهایی مثل Assassin’s Creed استفاده شده است.
امروزه صنعت گیم به قدری رشد کرده است که بیش از ۲.۵ میلیارد گیمر در سراسر جهان وجود دارند. بر اساس پژوهشهای بازار نیوزوو، درآمد بازار جهانی تا سال ۲۰۲۲ به ۱۹۶ میلیارد دلار خواهد رسید. در نتیجه اگر میخواهید وارد این صنعت شوید زمان خوبی برای شروع کار است.
برنامهنویسها از عناصر ضروری بازیهای ویدئویی هستند در نتیجه چشماندازهای شغلی گستردهای برای این صنعت وجود دارد. بااینحال، صنعت گیم برای برنامهنویسها رقابتی است در نتیجه برای ماندن در صدر باید از آخرین ابزارها و روشها بهره گرفت. از انواع دیگر مشاغل برنامهنویس کامپیوتر در صنعت گیم میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- برنامهنویس واسط کاربری (UI)
- برنامهنویس هوش مصنوعی
- برنامهنویس گرافیکی
- برنامهنویس صوتی
- برنامهنویس موتور
- برنامهنویس ابزار
- برنامهنویس شبکه
- کارگردان فنی
با اینکه اغلب مشاغل برنامهنویسی به حضور دائمی در استودیوها نیاز دارند، میتوانید مشاغلی با موقعیت فریلنس هم پیدا کنید. در زمینهی برنامهنویسی گیم هم باید به این نکته توجه کنید که تیمی شامل پنج تا ده کارمند عملکرد بسیار متفاوتی با تیمی شامل ۱۰۰۰ کارمند مثل شرکتهای یوبیسافت یا EA دارد. در نتیجه در انتخاب صنعت گیم باید به فشارهای کاری هم دقت کنید. مجموعهی گستردهای از نرمافزارهای برنامهنویسی وجود دارند که میتوان از میان آنها انتخاب کرد. اگر بهدنبال توسعهی بازی بهصورت حرفهای هستید، سعی کنید زبانهای برنامهنویسی استاندارد گیم مثل سی پلاس پلاس و جاوا را یاد بگیرید یا از نرمافزارهایی مثل Unreal Engine و Unity 3D استفاده کنید که استودیوهای بزرگ برای توسعهی بازیها به کار میروند.
مقالههای مرتبط:
بهطور کلی برای نمایش تواناییهای خود در زمینهی برنامهنویسی گیم باید به نکاتی توجه کنید. در درجهی اول باید روی پروژههایی وقت بگذارید و رزومهای برای خود بسازید و در این رزومه بهترین کارها و تواناییهای کدنویسی خود را نمایش دهید. علاوه بر داشتن رزومه و نمونهکار لازم است به نکات ذیل هم توجه کنید:
- اعتماد به نفس: معمولا ممکن است تستها و مصاحبههای زیادی را انجام دهید. برای قبول شدن در این تستها باید به خود و تواناییهایتان اعتماد داشته باشید. تنها راه دستیابی به اعتماد به نفس، تمرین، کار روی پروژهها و بیرون آمدن از محدودهی آسایش است؛ بنابراین سعی کنید دانش خود را توسعه دهید.
- پژوهش: کنفرانسها، سخنرانیها، بلاگهای توسعه و مطالب زیادی دربارهی برنامهنویسی گیم وجود دارند. سعی کنید دربارهی مزایای این شغل تحقیق کنید و ببینید کدام شرکتها بهدنبال برنامهنویسهای تازهکار هستند. همچنین با اصطلاحات و گرایشهای صنعت گیم آشنا شوید.
- شبکهسازی: در انجمنها عضو شوید. در نشستها شرکتکنید و بگذارید سایر فعالان این صنعت با شما آشنا شوند.
منابع دیگر
از لینکهای ذیل میتوانید برای آموزش کدنویسی و برنامهنویسی گیم کمک بگیرید:
سایتهای مرجع:
مطالب و شغلهای مربوط به گیم:
کنفرانسهایی مثل GDC هم برای شبکهسازی و الهامبخشی مفید هستند:
سخن پایانی
توسعهی بازیهای ویدئویی حتی برای قدیمیترین و باتجربهترین استودیوها با صدها کارمند، فرآیندی پیچیده است؛ اما درک مسیر و فراز و نشیبهای هر مرحله برای ساخت بازی بسیار ضروری است. در توسعهی بازی، موانع اجتنابناپذیرند و ابزارها هم دارای محدودیتهایی هستند و این ماهیت صنعت گیم است.
در صنعت رو به رشد گیم، پیشبینی آینده کار دشواری است. بااینحال فناوریهای کنونی دسترسی افراد بیشتری در سراسر دنیا را به گیم میسر کردهاند و فرصتهای بیشمار شغلی را ایجاد کردهاند به همین دلیل روند نزولی در این صنعت فعلا دیده نمیشود.
این مطالب صرفا از سایت zoomit کپی برداری شده است و جنبه اموزشی دارد
بررسی تخصصی موبایلجعبه گشایی لپ تاپجعبه گشایی موبایلدیجیتال مارکفروش لپ تاپقروشگاه اینترنتینقد و بررسی لپ تاپ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.