آیا می‌توانیم پارک ژوراسیک واقعی بسازیم؟

به پارک ژوراسیک خوش آمدید. همان‌طورکه دروازه‌های این باغ‌وحش موجودات قبلا منقرض‌شده را باز می‌کنیم، انتظار دارید دایناسورهای منقرض‌شده چگونه پشت درهای آن ظاهر شوند؟ کسانی که قبلا پارک ژوراسیک را خوانده یا تماشا کرده‌اند، ممکن است صحنه‌های مربوط به آن‌ها را در ذهنشان تجسم کنند؛ مثلا خورده‌شدن پارکبانان یا صحنه‌هایی از هیولاهایی با گردن بلند که روی زمین رژه می‌روند. با تنوع گونه‌ای زیاد دایناسورها، نمی‌توان هیجان پارک دایناسورها را انکار کرد؛ اما آیا ساخت پارک ژوراسیک واقعی امکان‌پذیر است؟

آخرین دایناسورهای روی زمین

آخرین دایناسورها حدود ۶۶ میلیون سال پیش روی زمین پرسه می‌زدند

هنگامی‌که جان مایکل کرایتون در اواخر دهه ۱۹۸۰ داستان پارک ژوراسیک را خلق کرد، یکی از آخرین مطالبی که نوشت، شاید از بخش‌های مهم داستانش بود: دانشمندان چگونه DNA موردنیاز برای ایجاد پارک دایناسورها را به‌دست خواهند آورد؟ این قسمت می‌توانست کلید کل داستان باشد و به داستان حس رئالیسم علمی دهد. سرانجام کرایتون با شنیدن مصاحبه رادیویی دیرینه‌شناسی به نام جورج پوینار و خواندن مقاله‌‌اش برای این قسمت از داستان خود الهام گرفت. در مقاله مذکور که سال ۱۹۸۲ در مجله ساینس منتشر شد، به مگسی اشاره شده بود که درون رزین سخت‌شده درختی حفظ شده بود. درواقع، فقط قوه نبوغ نبود که به ایجاد این سرزمین خیالی منجر شد؛ بلکه کشف واقعی نیز در آن دخیل بود.

داستان پارک ژوراسیک و علمی که در مرکز داستان قرار دارد، الهام‌بخش نسل بعدی دیرینه‌شناسان خواهد شد و خیال‌پردازی جهان را به روی دایناسورها باز می‌کند. آنچه ممکن است درباره دایناسورها بیش از همه مردم را مجذوب خود کند، انبوه پرسش‌های بی‌پاسخی است که به سلطه آن‌ها پیش از دوران ما اشاره می‌کند. ظاهر دایناسورها واقعا چگونه بوده است و زائده‌های منحصربه‌فردشان چگونه به آن‌ها کمک می‌کرد روی زمین جست‌وجو کنند؟ ازآنجاکه انسان‌ها هرگز درکنار دایناسورها زندگی نکرده‌اند، پاسخ برخی از این پرسش‌ها را کسی نمی‌داند.

همچنان‌که دانشمندان فسیل‌های بیشتری کشف می‌کنند، دانش ما درباره دایناسورها بیشتر می‌شود. به‌گزارش لایوساینس، اکنون بیش از هتصد گونه دایناسور در سراسر جهان کشف شده است. گروهی از دانشمندان مشغول کار روی معکوس‌کردن انقراض هستند تا حیواناتی را به زندگی برگردانند که مدت‌ها بیش از روی زمین محو شده‌اند. آنان می‌توانند با ویرایش کد ژنتیکی موجود در DNA نزدیک‌ترین خویشاوندان زنده جانوران منقرض‌شده را به‌آرامی به‌عقب برگردانند و مدلی از DNA گونه منقرض‌شده بسازند.

یکی از نمونه‌های معروف‌‌، ماموت پشمالو است که حدود چهارهزار سال پیش از بین رفت. در خاک یخ‌زده سیبری DNA ماموت‌ها حفظ شده است؛ بنابراین، دانشمندان در حال کار روی پروژه‌ای برای ترکیب این قطعه کدهای ژنتیکی با کدهای ژنتیکی فیل‌های زنده هستند. ممکن است هزاران سال بین این گونه‌ها فاصله وجود داشته باشد و بیش از شصت‌میلیون سال برای دایناسورها؛ اما اگر دانشمندان در تولید این گونه‌های منقرض‌شده موفق شوند، می‌تواند قدمی به‌سوی آغاز پارک ژوراسیک واقعی باشد.

آیا DNA دایناسورها را پیدا کرده‌ایم؟

قبل از اینکه بتوانیم پارک دایناسور ایجاد کنیم، بزرگ‌ترین مانعی که باید از آن عبور کنیم، تأمین ماده اصلی است. دانشمندان بدون دسترسی به DNA دایناسور نمی‌توانند دایناسورهای واقعی را شبیه‌سازی کنند. هر روز فسیل‌های جدیدی روی زمین کشف می‌شود؛ اما درحالی‌که این نمونه‌ها می‌تواند شواهد مهمی از ظاهر یک گونه فراهم کند، مواد‌آلی آن‌ها مدت‌ها است از بین رفته.. فسیل دایناسورها به‌جای استخوان، از سنگ و رسوباتی تشکیل شده که جای استخوان را پر کرده است. درحالی‌که این سرنخ‌ها اطلاعاتی در زمینه شکل و اندازه نمونه و زمان زنده‌بودن و ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد جانور به ما ارائه می‌دهد، نمی‌تواند اطلاعات ژنتیکی موردنیاز را در‌اختیار‌مان قرار دهد.

فسیل دایناسورها

استخوان‌ها می‌توانند برای میلیون‌ها سال باقی بمانند؛ درحالی‌که بافت‌های نرم اول از همه تجزیه می‌شوند

براساس مطالعه‌ای که در مجله National Service Review منتشر شد، سال ۲۰۲۰ پژوهشگرانی از آمریکا و چین غضروفی کشف کردند که به‌اعتقادشان حاوی DNA دایناسور است. بسیاری از دیرینه‌شناسان درباره این ادعا تردید دارند؛ زیرا بر این باورند که غیرممکن است پروتئین موجود در این مولکول‌ها توانسته باشد میلیون‌ها سال دوام آورد. غضروف که به گونه هیپاکروسور از دوره کرتاسه مربوط است، بیش از هفتادمیلیون سال قدمت دارد؛ اما آهکی و فسیل شده که ممکن است از محتوای درون سلول‌ها محافظت کرده باشد.

آیا می‌توانیم دایناسور ایجاد کنیم؟

آیا هرگز امکان بازگرداندن دایناسوری از انقراض وجود دارد؟ این موضوعی است که دانشمندان سعی می‌کنند به آن پی ببرند؛ اگرچه روند آن با آنچه در فیلم‌ها نمایش داده می‌شود، کاملا متفاوت است. جک هورنرِ دیرینه‌شناس گفت:

فکر می‌کنیم سیگنال‌هایی برای DNA پیدا کرده‌ایم و ممکن است قطعات کوچکی از آن بر جای مانده باشد؛ اما برای استفاده به‌منظور ساخت دایناسور کافی نیست. می‌توانیم کلاژن و برخی از پروتئین‌های دایناسور را به‌دست آوریم؛ ولی این تمام ماده موردنیازمان نیست. اگر DNA را داشتیم، قرار‌دادن آن در تخم شترمرغ کاری مسخره بود. کاری که باید انجام شود، پرورش آن درون ظرف آزمایشگاهی است؛ زیرا نمی‌دانیم رویان دایناسورها چه اندازه‌ای دارد. تخم برخی از دایناسورها به‌اندازه تخم شترمرغ است؛ اما فکر می‌کنیم تخم‌های تیرانوسور بسیار کشیده‌تر و بزرگ‌تر باشد. مانند این است که به قراردادن رویان انسان درون بدن سنجاب فکر کنید.

هورنر دیرینه‌شناس واقعی است که الهام‌بخش شخصیت آلن گرانت در پارک ژوراسیک بوده. هورنر در هشت‌سالگی اولین استخوان دایناسورش را پیدا کرد و سپس در محوطه‌ای فسیلی، اولین رویان‌های دایناسور و اولین تخم دایناسور مربوط به گونه‌ای جدید به نام مایاسور را در‌کنار فسیل دایناسور بالغ این گونه کشف کرد. همچنین، وی مشاور دیرینه‌شناس فیلم‌های پارک ژوراسیک بوده است.

درحالی‌که هورنر روند شبیه‌سازی توصیف‌شده در فیلم پارک ژوراسیک را کاملا خیالی می‌داند، از تلاش برای بازگردان دایناسورها به زندگی دست برنداشته است و آزمایشگاهی دارد که همراه‌با پژوهشگران دیگر سعی می‌کند به نحوه ایجاد یک دایناسور پی ببرد.

مقاله‌های مرتبط:

dino-chicken نام پروژه‌ای است که هورنر روی آن کار می‌کند و عمدتا مبتنی‌بر مهندسی ژنتیک است. ایده کار استفاده از ژن‌های نیاسانی (مرتبط با اجداد) است. این ژن‌ها اساسا ژن‌های اجدادی هستند؛ یعنی ژن‌هایی که در حیوانات اجدادی دستورالعمل ویژگی‌های خاصی را حمل می‌کردند. به‌عنوان مثال، گاهی کودکان با مهره اضافی متولد می‌شوند و دم کوتاهی ایجاد می‌کنند که پزشکان هنگام تولد کودک آن را برمی‌دارند. گاه‌گاهی نیز مارهایی همراه‌ با زائده‌های کوچکی متولد می‌شوند. برنامه هورنر استفاده از این ژن‌های اجدادی است.

همه گونه‌های پرنده ازطریق جدی مشترک (دایناسورها) با همدیگر ارتباط دارند؛ بنابراین، هر پرنده‌ای باید به کار آید. هورنر گفت:

مرغ‌ها ساده‌ترین پرندگان برای گرفتن تخم‌مرغ هستند؛ بنابراین، آزمایشگاهی ساختم و چندین متخصص ژنتیک و زیست‌شناس را استخدام کردم و بررسی این موضوع را شروع کردم که آیا می‌توانیم برخی از این ژن‌های اجدادی بالقوه را پیدا کنیم. بیشتر روی دم کار کرده‌ایم؛ زیرا به‌نظر می‌رسد سخت‌ترین قسمت آن باشد. تلاش می‌کنیم مکانیسم مرتبط با دم را درک و روند تشکیل دم کوتاه را برعکس کنیم.

آیا به ساخت دایناسور نزدیک‌تر شده‌ایم؟ آزمایشگاه‌های دیگر صورت، دندان‌ها، بازوها و دست‌ها را بررسی می‌کنند. هورنر گفت:

فکر می‌کنم می‌توانیم همین کار را درباره قسمت‌های دیگر بدن نیز انجام دهیم. این توانایی را داریم حیوانی ایجاد کنیم که سر دایناسورمانندی داشته باشد و احتمالا می‌توانیم دندان‌هایش را نیز ایجاد بال‌ها را برای ساخت بازو و دست‌ها معکوس کنیم. می‌دانیم می‌توانیم این کار را انجام دهیم؛ اما درحال‌حاضر فقط روی دم کار می‌کنیم.

شبیه‌سازی دایناسور: بیایید روشی که در پارک ژوراسیک برای استخراج DNA دایناسور دیده‌ایم، دنبال و علم واقعی را از تخیل جدا کنیم.

فرایند شبیه سازی دایناسورهای منقرض شده

زندگی با دایناسورها

اگر بشر موفق شود دایناسورها را از انقراض برگرداند، چگونه باهم زندگی خواهیم کرد؟ اگر دایناسورها منقرض نشده بودند، بعید به‌نظر می‌رسید انسان‌ها می‌توانستند تکامل پیدا کنند. در ۱۵۰ میلیون سالی که دایناسورها وجود داشتند، پستانداران درکنارشان زندگی می‌کردند؛ اما این جانوران شب‌گرد بودند و در لانه‌های زیرزمینی زندگی می‌کردند. این امر نشان می‌دهد تنها راه زندگی‌کردن پستانداران در‌کنار دایناسورها این بوده است که عمدتا شب برای شکار بیرون بیایند. ازآنجاکه زندگی ما از زندگی دایناسورها کاملا جدا است، هیچ راهی برای دانستن این موضوع وجود ندارد که اگر دایناسورها در همان سرزمین ما زندگی می‌کردند، چه اتفاقی می‌افتاد.

دایناسورها شکارچی انسان هستند

اگر دایناسورهای گوشتخوار به زندگی برگردند، شکارچی طبیعی انسان خواهند بود

با مشاهده رفتار انسان با شکارچیان بزرگ امروزی، بعید به‌نظر می‌رسد این دو گونه به‌طور طبیعی درکنار هم زندگی می‌کردند. انسان‌ها فضای چنان زیادی روی سیاره اشغال کرده‌اند که واردکردن شکارچیانی مانند دایناسورها خارج از اسارت احتمالا به نبردی بر سر زمین منجر می‌شد. اگرچه دیدگاه هورنر متفاوت است و می‌گوید:

مردم همیشه می‌گویند وقتی دایناسورها را ایجاد کنید، آن‌ها را کجا می‌گذارید؟ همیشه می‌گویم هزاران سال پیش ما زندگی درکنار گرگ‌ها را آغاز کردیم و اکنون چی‌واوا (کوچک‌ترین نژاد سگ) را داریم. سگ‌ها اساسا گرگ هستند؛ ولی مجبور نیستیم آن‌ها را مهار کنیم. انتظار ندارم دایناسورهای حاصل از چنین پروژه‌ای همچون دایناسورهای پارک ژوراسیک باشند. آن‌ها حیواناتی اهلی خواهند بود که مجبور نخواهیم بود نگرانشان باشیم. اگر تیرانوسور واقعی را شبیه‌سازی می‌کردید، باید نگران مهارشان می‌بودید. سگ‌ها و گربه‌ها وحشی بودند؛ اما اکنون مجبور نیستیم آن‌ها را در مکانی محصور کنیم.

حتی اگر مشکل بازآفرینی دایناسور حل شود، آیا می‌توانیم آن‌ها را زنده نگه داریم؟ برخی مطالعات از هوای به‌دام‌افتاده درون کهربا نشان می‌دهد میزان اکسیژن جوّ در دوران کرتاسه ممکن است ۳۵ درصد بوده باشد. این در حالی است که اکنون میزان اکسیژن موجود در جوّ ۲۱ درصد است. اگرچه این باور وجود دارد که در زمان طولانی حضور دایناسورها روی زمین، مقدار اکسیژن موجود در جوّ تغییرات چشمگیری کرده است؛ بنابراین، برخی گونه‌ها برای هوای ما مناسب‌تر از گونه‌های دیگر هستند.

همچین مشخص شده است وقتی دایناسورها روی زمین پرسه می‌زدند، دمای زمین بسیار بیشتر از امروز بوده است. ازاین‌رو، بهترین مکانی که می‌تواند دمای مناسب زندگی بسیاری از دایناسورها را فراهم کند، جزیره‌ای در منطقه گرم‌سیری از جهان خواهد بود. اگر هم بحث مهارکردن آن‌ها وجود داشته باشد، به پارکی متفاوت از چیزی نیاز خواهد بود که در فیلم نشان داده می‌شود. هورنر گفت:

اگر واقعا بخواهید پارک ژوراسیکی بسازید که واقعی باشد، باید دیوارهایی در اطراف دایناسورها بسازید که آن‌ها را داخل فضا نگه دارد. بتن مسلح بهتر از حصار الکتریکی است؛ زیرا برق ممکن است قطع شود. حصارهای الکتریکی ایده خوبی نبودند.

این مطالب صرفا از سایت zoomit کپی برداری شده است و جنبه اموزشی دارد



کلیدواژه : ایسوسبررسی تخصصی لپ تاپبررسی تخصصی موبایلجعبه گشایی لپ تاپدیجیتال مارکقروشگاه اینترنتینقد و بررسی لپ تاپنقد و بررسی موبایل
admin
ارسال دیدگاه