سرفیس بوک ۲ در برابر مک بوک پرو ۲۰۱۸؛ تقابل بهترین‌ها

اگرچه با تغییرات به‌وجود آمده در حوزه‌ی فناوری و اتخاذ استراتژی‌های متفاوت توسط مایکروسافت و اپل، رقابت بین ردموندی‌ها و کوپرتینونشین‌ها، حرارت چهار دهه‌ی پیش را ندارد؛ اما این موضوع از جدال بی‌پایان طرفداران دو‌آتشه‌ی این دو برند نمی‌کاهد، حتی در سال ۲۰۱۸ نیز می‌توان در بخش دیدگاه‌های هر وب‌سایت حوزه‌ی فناوری یا هر فرومی، آثاری از بحث درباره‌ی برتری‌های مک و PC یا macOS و ویندوز یافت.

برخلاف اپل که اکوسیستم بسته‌ای دارد و نرم‌افزار خود را در دل سخت‌افزار اختصاصی در اختیار کاربران قرار می‌دهد، مایکروسافت در نقطه‌ی مقابل قرار دارد و نرم‌افزار این شرکت را می‌توان با طیف گسترده‌ای از دستگاه‌ها با برچسب قیمتی گوناگون تجربه کرد؛ اما ردموندی‌ها طی چند سال گذشته با خانواده‌ی سرفیس ثابت کرده‌اند که در زمینه‌ی ساخت محصولات سخت‌افزاری نیز تبحر خاصی دارند.

مک‌بوک پرو و سرفیس بوک، در فُرم‌فکتور لپ‌تاپ، شاخص‌ترین محصولات دو دنیای macOS و ویندوز محسوب می‌شوند. مایکروسافت نسل دوم لپ‌تاپ بالارده‌ی خود را اواخر سال ۲۰۱۷ با پردازنده‌های نسل هشتمی اینتل معرفی کرد؛ اما اپل با تأخیری نسبتا طولانی، در تاریخ ۱۲ جولای ۲۰۱۸ (۲۱ تیر) و در سکوت خبری، به‌روزرسانی لپ‌تاپ‌های خانواده‌ی مک‌بوک پرو را با نسل جدید پردازنده‌های اینتل انجام داد. در ادامه با دیجیتال مارک همراه باشید تا بهترین‌های ردموند و کوپرتینو را مقایسه کنیم.

مشخصات فنی

طراحی

یکی از پایه‌ای‌ترین تفاوت‌های بین سرفیس‌بوک و مک‌بوک پرو به‌نمایشگر لمسی لپ‌تاپ ردموندی‌ها بازمی‌گردد که به‌لطف مکانیزم فوق‌العاده‌ی لولای لپ‌تاپ، توانایی جدا شدن از پایه و بدل‌شدن به یک تبلت مجزا را دارد. مهندسان مایکروسافت با جا دادن پردازنده و باتری در بخش نمایشگر سرفیس‌بوک ۲ امکان استفاده از آن در چندین حالت متفاوت مانند لپ‌تاپ عادی، تبلت و حالت استودیو را فراهم کرده‌اند.

سرفیس‌بوک ۲ همانند گذشته با بدنه‌ای از جنس آلیاژ منیزیوم همراه است و کیفیت ساخت فوق‌العاده‌ای دارد، نسل دوم این لپ‌تاپ در دو مدل ۱۳.۵ و ۱۵ اینچی با رزولوشن‌ نمایشگر ۲۰۰۰ × ۳۰۰۰ و ۲۱۶۰ × ۳۲۴۰ پیکسل روانه‌ی بازار می‌شود. لولای منحصربه‌فرد سرفیس‌بوک ۲، ظاهر متفاوت و بحث‌برانگیزی را نیز برای آن به‌ ارمغان آورده است، برخی فاصله‌ی نسبتا زیاد بین نمایشگر و پایه‌ی لپ‌تاپ حین بستن درِ آن را نامناسب می‌دانند و برخی دیگر به این ظاهر نامتعارف علاقه‌مند هستند؛ البته چندکاره بودن سرفیس‌بوک ۲ باعث می‌شود تا لولای آن استحکام، لپ‌تاپی عادی مانند مک‌بوک پرو را نداشته باشد و تکان خوردن لپ‌تاپ باعث لرزش نمایشگر شود.

در نقطه‌ی مقابل، مک‌بوک پرو سال‌ها است که به‌معنای واقعی کلمه، یک «لپ‌تاپ» محسوب می‌شود، کوپرتینونشین‌ها اعتقادی به سیستم‌عامل دسکتاپ با رابط لمسی ندارند و ترجیح می‌دهند تا روی ارائه‌ی لپ‌تاپی تمام‌عیار تمرکز کنند. مک‌بوک پرو ۲۰۱۸ به‌لحاظ طراحی هیچ تفاوتی با مدل‌های ۲۰‍۱۶ و ۲۰۱۷ ندارد. لپ‌تاپ بالارده‌ی اپل همانند گذشته از بدنه‌ای آلومینیومی و یکپارچه با ساختاری مستحکم بهره می‌برد و ظاهر بسیار جذابی دارد. اپل سال‌ها است که تغییری در رزولوشن نمایشگر رتینای مک‌بوک پرو ۱۳ و ۱۵ نداده و آن‌ها را به‌ترتیب با دو نمایشگر ۱۳.۳ اینچی ۱۶۰۰ × ۲۵۶۰ و ۱۵.۴ اینچی ۱۸۰۰ × ۲۸۸۰ پیکسلی عرضه می‌کند.

نمایشگر سرفیس بوک ۲ و مک‌بوک پرو ۲۰۱۸ با وضوح مناسب، روشنایی بالا و دقت رنگ فوق‌العاده‌ی خود جزو بهترین‌های بازار محسوب می‌شوند و از این حیث نمی‌توان به هیچ‌کدام خرده‌ای گرفت. حاشیه‌های باریک‌تر نمایشگر مک‌بوک پرو نسبت به سرفیس‌بوک باعث شده است تا ابعاد لپ‌تاپ اپل به میزان ناچیزی از رقیب ویندوزی خود کوچک‌تر و سبک‌تر باشد. مک‌بوک پرو ۱۳ و ۱۵ به‌ترتیب وزنی معادل ۱.۳۷ و ۱.۸۳ کیلوگرم دارند؛ در حالی که سرفیس‌بوک ۱۳ و ۱۵ اینچی با وزن ۱.۵۳ و ۱.۹۰ کیلوگرم عرضه می‌شوند.

یکی از بحث‌برانگیزترین بخش‌های مک‌بوک پرو که در دو مدل گذشته، مشکلات متعددی را برای اپل به‌ باور آورده، کیبورد آن است. اپل از سال ۲۰۱۶، مکانیزم Butterfly مک‌بوک ۱۲ اینچی را به لپ‌تاپ‌های سری مک‌بوک پرو نیز آورد؛ مکانیزمی که به‌ هیچ‌وجه عمق و فیدبک کیبورد مدل ۲۰۱۵ را نداشت. نسل دوم کلیدهای Butterfly در مدل ۲۰۱۷ نیز تفاوتی با گذشته نداشت و مکانیزم ظریفشان باعث می‌شد تا نفوذ گردوغبار، عملکرد آن‌ها را با مشکل مواجه کند؛ بدین ترتیب، اپل ناگزیر به اضافه‌کردن غشایی سیلیکونی به مکانیزم کیبورد در مدل ۲۰۱۸ برای جلوگیری از ورود گردوغبار شد. 

نوار OLED لمسی موسوم به تاچ‌بار، یکی دیگر از قابلیت‌های بحث‌برانگیز مک‌بوک پرو است که از مدل ۲۰۱۶ جایگزین‌ کلیدهای Function شد، این قابلیت نیز واکنش‌های متفاوتی و متناقض کاربران را دربرداشت. ترک‌پد فوق‌العاده بزرگ MacBook Pro 2018، عملکرد بی‌نقصی دارد و حرکت انگشت کاربر را با دقت بالایی ردگیری می‌کند و لمس سطح شیشه‌ای آن حس بسیار خوبی را به کاربر منتقل می‌کند. مکانیزم Force Touch بدین مفهوم است که ترک‌پد به‌صورت فیزیکی حرکت نمی‌کند و صرفا حس حرکت عمقی تا‌چ‌پد به فرد القاء می‌شود، این مکانیزم باعث می‌شود تا از کل سطح ترک‌پد برای کلیک کردن استفاده کرد؛ قابلیتی که در لپ‌تاپ‌های ویندوزی نمی‌توان مشابه آن را یافت.

کیبورد سرفیس‌بوک ۲ تفاوت چندانی با نسل پیشین خود ندارد؛ اما این موضوع یک ضعف به‌حساب نمی‌آید، عمق حرکتی، فاصله‌ی کلیدها از هم و فیدبک آن‌ها در سرفیس‌بوک بسیار عالی ارزیابی می‌شود. در حالت کلی می‌توان کیبورد سرفیس‌بوک ۲ را یکی از برتری‌های آن نسبت به مک‌بوک پرو ۲۰۱۸ دانست. ترک‌پد Surface Book 2 به بزرگی رقیب نیست؛ اما ابعاد آن برای اغلب کاربران کافی به‌نظر می‌رسد، این ترک‌پد به‌لطف درایور پرسیژن مایکروسافت، عملکرد دقیقی دارد و آن را می‌توان یکی از بهترین‌های دنیای ویندوز دانست که توانایی رقابت با ترک‌پد مک‌بوک‌ پرو را نیز دارد؛ البته در این ترک‌پد خبری از فناوری مشابه فورس‌تاچ نیست و کلیدها در نیمه‌ی پایینی آن قرار دارند.

مک‌بوک پرو ۱۳ (با تاچ‌بار) و ۱۵ تنها چهار پورت تاندربولت ۳ و یک جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون را در اختیار کاربر قرار می‌دهند و در این لپ‌تاپ‌های «حرفه‌ای» خبری از درگاه کارت حافظه یا USB-A نیست. خاطرنشان می‌کنیم که در مدل ۲۰۱۸ مک‌بوک پرو ۱۳، هر چهار پورت تاندربولت ۳ حداکثر پهنای باند ۴۰ گیگابیت‌برثانیه را ارائه می‌دهند، در حالی که در مدل ۲۰۱۷، تنها دو پورت سمت چپ، این قابلیت را داشتند.

سرفیس‌بوک ۲ مجموعه‌ی متنوع‌تری از پورت‌ها را در بطن خود دارد، این لپ‌تاپ دو پورت USB Type-A 3.1، یک درگاه فول سایز SDXC، جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون، دو درگاه انحصاری Surface Connect (یک درگاه در بخش نمایشگر و یک درگاه در بخش پایه) و یک پورت USB Type-C 3.1 را در اختیار کاربر می‌گذارد؛ البته ردموندی‌ها در کمال تعجب، پشتیبانی از تاندربولت ۳ را به این درگاه اضافه نکرده‌اند؛ بنابراین نمی‌توان از این پورت برای اتصال کارت‌های گرافیک اکسترنال یا حافظه‌های ذخیره‌سازی با سرعت بالا استفاده کرد و تنها برای اتصال نمایشگر، لوازم جانبی یا شارژ لپ‌تاپ می‌توان بدان اتکا داشت.

بازده و عملکرد

مایکروسافت و اپل در زمینه‌ی سخت‌افزار نیز مسیر‌های متفاوتی را طی می‌کنند. سرفیس‌بوک ۲ در تمامی مدل‌ها از پردازنده‌های کم‌مصرف سری U‌ اینتل استفاده می‌کند، در حالی که اپل این سری از پردازنده‌ها را برای مک‌بوک پرو ۱۳ در نظر گرفته است و مدل ۱۵ اینچی را با پردازنده‌های قدرتمند سری H عرضه می‌کند. در زمینه‌ی پردازنده‌ی گرافیکی نیز تفاوت‌هایی اساسی را در استراتژی دو شرکت شاهد هستیم که در ادامه به‌صورت مفصل درباره‌ی آن‌ها بحث خواهیم کرد.

پردازنده

ردموندی‌ها مدل پایه‌ی سرفیس‌بوک ۲ با نمایشگر ۱۳ اینچی را به‌همراه پردازنده‌ی دو هسته‌ای و نسل هفتمی Core i5 – 7300U عرضه می‌کنند؛ اما می‌توان آن را با پردازنده‌ی نسل هشتمی Core i7 – 8650U با چهار هسته‌ی پردازشی نیز سفارش داد، خاطرنشان می‌کنیم که مایکروسافت تمام نسخه‌های ۱۵ اینچی Surface Book 2 را نیز با همین پردازنده‌ تولید می‌کند. هر دو پردازنده‌ی قابل سفارش برای سرفیس‌بوک ۲ توان طراحی گرمایی ۱۵ واتی دارند؛ اما به‌لطف نرم‌افزار مدیریت انرژی مایکروسافت، می‌توان در بازه‌های زمانی نسبتا طولانی، از هر دو تا سقف ۲۵ وات نیز استفاده کرد؛ البته پردازنده‌ی چهار هسته‌ای Core i7 – 8650U به‌صورت لحظه‌ای با توان حدودی ۳۵ وات نیز توانایی کارکرد دارد.

در نقطه‌ی مقابل، مک‌بوک پرو ۱۳ اینچی (نسخه‌ی تاچ‌بار) با یکی از دو پردازنده‌ی Core i5 – 8259U یا Core i7 – 8559U قابل سفارش است، این پردازنده‌‌های سفارشی‌شده از توان طراحی حرارتی ۲۸ واتی بهره می‌برند و تنها تفاوت‌ آن‌ها در فرکانس عملکرد CPU و GPU یکپارچه‌ی آن‌ها است. کوپرتینونشین‌ها مک‌بوک پرو ۱۵ را با با یکی از سه پردازنده‌ی ۶ هسته‌ای و ۴۵ واتی Core i7 – 8750H، Core i7 – 8850H یا Core i9 – 8950HK عرضه می‌کنند که تفاوت دو مورد اول در فرکانس پایه است؛ اما مدل Core i9 علاوه‌بر فرکانس بالاتر، حافظه‌ی کش بیشتری نیز دارد. شما می‌توانید جزئیات فنی مربوط به CPU-‌های به‌کار رفته در هر دو لپ‌تاپ را در جدول فوق مشاهده کنید.

با نگاهی به جدول فوق، می‌توان به برتری پردازنده‌های به‌کاررفته در لپ‌تاپ‌های اپل نسبت به نمونه‌های متناظر مایکروسافتی پی برد؛ اما آیا در عمل نیز می‌توان متوجه تفاوت فاحشی در بین آن‌ها شد؟ پاسخ این سوال بسته به شرایط می‌تواند هم مثبت و هم منفی باشد. باید در نظر داشت عملکردی که پردازنده‌ی مرکزی به نمایش می‌گذارد به عوامل متعددی مانند فرکانس کاری، تعداد هسته‌ها، توان طراحی گرمایی و سیستم خنک‌سازی لپ‌تاپ بستگی دارد؛ بنابراین نمی‌توان از پردازنده‌ای یکسان در دو لپ‌تاپ متفاوت، انتظار نمایش عملکردی مشابه داشت. شما می‌توانید در جدول زیر، نتیجه‌ی بنچمارک GeekBench لپ‌تاپ‌های اپل و مایکروسافت را در جدول زیر مشاهده کنید:

* تمامی نتایج، با استناد به تست‌های صورت‌گرفته توسط وب‌سایت‌های مرجع، آمده است.

بررسی‌های اولیه از لپ‌تاپ‌های ۲۰۱۸ اپل، به‌خصوص نمونه‌ی مجهز به پردازنده‌ی قدرتمند Core i9 نشان از نوسان‌های شدید فرکانس کاری این پردازنده زیر بارهای سنگین پردازشی داشت؛ به‌طوری که در اغلب موارد، پردازنده‌ی Core i9‌ قادر به حفظ فرکانس پایه‌ی ۲.۹ گیگاهرتز خود نیز نبود. خاطرنشان می‌کنیم که ظاهرا هر دو مدل ۱۳ و ۱۵ اینچی با مشکل افت عملکرد مواجه بودند؛ اما این وضعیت در مورد نسخه‌ی Core i9 نسبت به سایر مدل‌ها وخامت بیشتری داشت. اپل دلیل وقوع چنین مشکلی را خلاء کلید دیجیتالی مهمی در فرم‌ور لپ‌تاپ عنوان کرد و یادآور شد که با یک به‌روزرسانی نرم‌افزاری، آن را رفع خواهد کرد.

بنچمارک‌ها حکایت از بهبود قابل توجه عملکرد تمام لپ‌تاپ‌های جدید Apple به‌موجب بسته‌ی به‌روزرسانی یادشده دارند؛ اما واقعیت آن است که سیستم‌ خنک‌سازی مک‌بوک پرو و بدنه‌ی باریک این لپ‌تاپ، اجازه‌ی قدرت‌نمایی به پردازنده‌ی قدرتمندی همچون Core i9 نمی‌دهد، در شرایطی که این پردازنده داخل لپ‌تاپ‌های گیمینگ با سیستم‌های خنک‌کننده‌ی توانمند، می‌تواند فرکانس‌های بیش از ۴ گیگاهرتز را به‌صورت پایدار ارائه دهد، با مک‌بوک پرو ۱۵ در فرکانسی نزدیک به ۳ گیگاهرتز، پایدار می‌شود؛ البته سطح این فرکانس پایدار در شرایطی که CPU و پردازنده‌ی گرافیکی هم‌زمان تحت فشار هستند، ممکن است کاهش پیدا کند.

اگرچه در جدول مشخصات فنی، فرکانس‌های شگفت‌انگیزی را برای پردازنده‌ها شاهد هستیم؛ اما خاطرنشان می‌کنیم که به‌عنوان مثال مک‌بوک پرو ۱۳ با پردازنده‌ی Core i5 تنها با کارکرد یک یا دو هسته می‌تواند به فرکانس ۳.۸ گیگاهرتز دست یابد و حین فعالیت سه یا چهار هسته، فرکانس بیشینه به ۳.۶ گیگاهرتز کاهش پیدا می‌کند، علاوه‌بر این، باید توجه داشت که فرکانس‌های یادشده در حد تئوری هستند و ممکن است در کاربری‌های مختلف، شاهد فرکانس‌های به‌مراتب پایین‌تری باشید.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که سرفیس‌بوک ۲ با پردازنده‌ی چهار هسته‌ای خود در اغلب موارد، عملکردی نزدیک به لپ‌تاپ‌های مجهز به پردازنده‌های نسل هفتمی سری H اینتل، نظیر XPS 15 مدل ۲۰۱۷ دارد؛ اما بی‌شک نمی‌توان خروجی آن را با پردازنده‌های ۴۵ واتی نسل هشت مقایسه کرد؛ چرا که Core i7 – 8650U پردازنده‌ای از سری کم‌مصرف U به‌حساب می‌آید و نمی‌تواند در بازه‌های زمانی طولانی، فرکانس بالایی را در اختیار کاربر قرار دهد، ضمن اینکه تعداد هسته‌های سری H نیز در نسل هشت از ۴ به ۶ هسته تغییر پیدا کرده است.

پردازنده‌ی به‌کاررفته در سرفیس‌بوک ۲ به‌لحاظ تئوری می‌تواند در حات فعالیت یک یا دو هسته، فرکانس بیشینه‌ی ۴.۲ گیگاهرتز و در حالت فعالیت سه یا چهار هسته، فرکانس ۴.۲ گیگاهرتز را در اختیار کاربر قرار دهد؛ اما بررسی‌ها حکایت از آن دارند که سرفیس‌بوک ۲ در طول تست یک‌ساعته با بنچمارک Cinebench، می‌تواند با فرکانس حدودی ۲.۵ گیگاهرتز و مصرف توان ۱۶ واتی، وظایف پردازشی خود را ایفا کند.

نتایج حاصل از بنچمارک گیک‌بنچ، نشان از عملکرد فوق‌العاده‌ی مک‌بوک پرو‌های جدید دارند؛ اما فراموش نکنیم که تمام این اعداد، در شرایطی ثبت‌ شده‌اند که دمای پردازنده در حد معقولی بوده و تست در مدت کوتاهی به پایان رسیده است، از این رو برای بررسی عملکرد پردازنده تحت فشار و دما بالا، می‌توان بنچمارکی را به دفعات اجرا کرد. شما در ادامه می‌توانید نتیجه‌ی اجرای بنچمارک Cinebench را روی مدل Core i9 و Core i7 (مدل میانی با فرکانس پایه‌ی ۲.۶ گیگاهرتز) مک‌بوک پرو ۱۵، مدل Core i5 مک‌بوک پرو ۱۳ (با تاچ‌بار)، مدل Core i7 سرفیس‌بوک ۱۳ و ۱۵ اینچی، XPS 15 نسل هشتمی Core i7 (با فرکانس پایه‌ی ۲.۲ گیگاهرتز) در کنار XPS 13 نسل هشتمی Core i7 (با فرکانس پایه‌ی ۱.۸ گیگاهرتز) مشاهده کنید.

* تمامی نتایج، با استناد به تست‌های صورت‌گرفته توسط وب‌سایت‌های مرجع، آمده است.

با توجه به جدول فوق، می‌توان برتری پردازنده‌های ۴۵ واتی سری H نسبت به پردازنده‌های سری U را به‌وضوح دید. اگرچه سرفیس‌بوک ۲ در تست‌ تک‌هسته‌ای امتیازی نزدیک به مک‌بوک پرو ۱۵ و XPS 15 به‌دست آورده است؛ اما در تست چند هسته‌ای، پردازنده‌های ۶ هسته‌ای سری H با اختلاف فاحشی در صدر هستند، ضمن اینکه با تکرار تست‌ها جهت شبیه‌سازی شرایط تحت بار، تفاوت‌ها بیش از پیش نمود پیدا می‌کند؛ چرا که در این شرایط با افزایش دمای پردازنده، عملکرد آن افت می‌کند.

در خصوص تفاوت عملکردی بین سرفیس‌بوک‌ ۱۳ و ۱۵ اینچی باید به این نکته اشاره کنیم که نسخه‌ی کوچک‌تر لپ‌تاپ‌ مایکروسافت برخلاف نسخه‌ی ۱۵ اینچی، از طراحی بدون فن برای پردازنده بهره می‌برد. عملکرد به‌مراتب بهتر مک‌بوک پرو ۱۳ اینچی نسبت به همتای مایکروسافتی و XPS 13 نیز به‌ بهره‌گیری این لپ‌تاپ از پردازنده‌ای با معماری جدیدتر کافی‌لیک، لیتوگرافی بهبودیافته‌ی ++۱۴nm و توان‌طراحی حرارتی بالاتر آن بازمی‌گردد. اعداد فوق از عملکرد ناموفق سیستم خنک‌کننده‌ی مک‌بوک Core i9 در مدیریت گرمای تولید‌شده حکایت دارند که نتیجه‌ی آن، امتیاز پایین‌تر لپ‌تاپ به‌ظاهر توانمند اپل نسبت به مک‌بوک پرو Core i7 و XPS 15 است.

پردازنده‌ی گرافیکی

مایکروسافت مدل پایه‌ی سرفیس‌بوک ۲ با نمایشگر ۱۳ اینچی را بدون کارت گرافیک و واحد پردازش گرافیکی Intel HD Graphics 620 عرضه می‌کند؛ اما مدل‌های ۱۳ اینچی دیگر از پردازنده‌ی گرافیکی مجزای GTX 1050 انویدیا با ۲ گیگابایت حافظه‌ی ویدیویی GDDR5 در کنار واحد پردازش گرافیکی یکپارچه‌ی Intel UHD Graphics 620 بهره می‌برند. مدل ۱۵ اینچی سرفیس‌ بوک ۲ از پردازنده‌ی گرافیکی بسیار قدرتمندتری استفاده می‌کند؛ این مدل در کنار واحد پردازش گرافیکی UHD Graphics 620 از واحد مجزای GTX 1060 انویدیا با ۶ گیگابایت حافظه‌ی ویدیویی GDDR5 برای تأمین پردازش‌های گرافیکی سنگین بهره می‌برد.

در نقطه‌ی مقابل، هر دو نسخه‌ی Core i5 و Core i7 مک‌بوک پرو ۱۳ اینچی از واحد پردازش گرافیکی یکپارچه‌ی Iris Plus Graphics 655 بهره می‌برد که نسبت به نسل پیشین (مدل تاچ‌بار)، eDRAM آن دو برابر شده است. لپ‌تاپ ۱۵ اینچی اپل در کنار واحد پردازش گرافیکی یکپارچه‌ی Intel UHD Graphics 630 با یکی از دو پردازنده‌ی گرافیکی AMD Radeon Pro 555X یا Radeon Pro 560X قابل سفارش است، هر دوی این پردازنده‌های گرافیکی از ۴ گیگابایت حافظه‌ی گرافیکی GDDR5 استفاده می‌کنند. شما می‌توانید اطلاعات فنی پردازنده‌های گرافیکی به‌کاررفته در لپ‌تاپ‌های اپل و مایکروسافت را در جدول فوق مشاهده کنید.

اگرچه مایکروسافت در زمینه‌ی پردازنده، ضعیف‌تر از اپل عملکرد کرده است؛ اما GPU لپ‌تاپ‌های آن، عملکرد به‌مراتب بهتری نسبت به نمونه‌ی مشابه خود در دنیای مک دارند. لپ‌تاپ ۱۳ اینچی مایکروسافت به‌مدد GTX 1050، عملکرد قابل ستایشی در پردازش‌‌های گرافیکی دارد و حتی می‌تواند بازی‌هایی نظیر Overwtach و Rocket League را با تنظیمات گرافیکی بسیار خوب و نرخ فریم بالاتر از ۷۰ فریم‌برثانیه اجرا کند؛ اما در نقطه‌ی مقابل مک‌بوک پرو ۱۳ اینچی با گرافیک یکپارچه‌ی خود نمی‌تواند با همتای ویندوزی خود برابری کند.

سرفیس‌بوک ۱۵ اینچی به‌‌مدد پردازنده‌ی گرافیکی قدرتمند GTX 1060 بازی‌های سنگینی همچون RIse of The Tomb Raider را با رزولوشن فول اچ‌دی و تنظیمات گرافیکی بسیار خوب، تحت نرخ فریم حدودی ۵۴ فریم‌برثانیه اجرا می‌کند. رقیب سرفیس‌بوک در دنیای مک با یکی از دو گرافیک مجزای Radeon Pro 560X یا Radeon Pro 555X قابل خریداری است که هیچ‌کدام هم‌سطح با GTX 1060 نیستند. شما می‌توانید بنچمارک هرکدام از پردازنده‌های گرافیکی را در جدول زیر مشاهده کنید.

* تمامی نتایج، با استناد به تست‌های صورت‌گرفته توسط وب‌سایت‌های مرجع، آمده است.

صرف‌نظر از عملکرد در دنیای واقعی، بنچمارک‌ها نیز به‌وضوح، برتری پردازنده‌ی گرافیکی سرفیس‌بوک را نشان می‌دهند؛ به‌نظر می‌رسد که در بحث پردازش‌های گرافیکی سنگین، کماکان، رقیبی هم‌سطح با بهترین‌های دنیای ویندوز محسوب نمی‌شود. در حال macOS هم با پردازنده‌های گرافیکی اکسترنال به‌طور کامل سازگاری ندارد، کاربران این سیستم‌عامل انتخاب‌های محدودتری از این حیث دارند و صرفا باید به مجموعه‌ای با پردازنده‌ی گرافیکی AMD بسنده کنند؛ در حالی که ویندوز امکان اتصال طیف گسترده‌ای از کارت‌های گرافیکی قدرتمند، همچون GTX 1080 را در اختیار کاربر قرار می‌دهد. 

حافظه‌ی رم و ذخیره‌سازی

در حالی که بسیاری از لپ‌تاپ‌های ویندوزی بالارده از حافظه‌های رم DDR4 بهره می‌برند، سرفیس‌بوک ۲ از حافظه‌های رم LPDDR3 با فرکانس ۱۸۶۶ مگاهرتز استفاده می‌کند، مدل ۱۳ اینچی این لپ‌تاپ با یکی از دو ماژول رم ۸ یا ۱۶ گیگابایتی قابل سفارش است؛ اما مدل ۱۵ اینچی آن تنها با رم ۱۶ گیگابایتی قابل خریداری خواهد بود.

در نقطه‌ی مقابل، مک‌بوک پرو ۱۳ اینچی کماکان با حافظه‌های رم ۸ یا ۱۶ گیگابایتی LPDDR3 و فرکانس ۲۱۳۳ مگاهرتزی روانه‌ی بازار می‌شود؛ اما مدل ۱۵ اینچی برای نخستین بار با حافظه‌ی ۱۶ یا ۳۲ گیگابایتی DDR4 و فرکانس بالاتر ۲۴۰۰ مگاهرتزی قابل خریداری است. بی‌شک امکان خرید مک‌بوک پرو با چنین حافظه‌ی رمی برای کاربرانی که رندر فایل‌های ویدیویی سروکار دارند، بسیار سودمند خواهد بود.

سرفیس‌‌بوک ۱۳ اینچی با یکی از حافظه‌های ذخیره‌سازی ۱۲۸، ۲۵۶، ۵۱۲ یا یک ترابایتی SSD PCIe قابل خریداری است؛ اما مدل ۱۵ اینچی این لپ‌تاپ تنها با حافظه‌های ۲۵۶، ۵۱۲ و یک ترابایتی در دسترس خریداران قرار دارد. انتخاب حافظه‌ی یک ترابایتی سرفیس‌بوک ۱۵ یا ۱۳ به‌ترتیب ۸۰۰ یا ۵۰۰ دلار به قیمت نسخه‌ی پایه‌ی هرکدام با پردازنده‌ی Core i7 و ۱۶ گیگابایت رم اضافه می‌کند.

* تمامی نتایج، با استناد به تست‌های صورت‌گرفته توسط وب‌سایت‌های مرجع، آمده است.

کوپرتینونشین‌ها نسل جدید مک‌بوک پرو با حافظه‌ی ذخیره‌سازی متنوعی ارائه می‌دهند؛ مک‌بوک پرو ۱۳ اینچی با یکی از حافظه‌های ۲۵۶ و ۵۱۲ گیگابایت یا یک و دو ترابایت SSD در دسترس کاربران قرار دارد؛ در حالی که مک‌‌بوک پرو ۱۵ اینچی را می‌توان با یکی از حافظه‌های ۵۱۲ گیگابایتی یا یک، دو و چهار ترابایت خریداری کرد که ماژول ۴ ترابایتی هزینه‌ی حدودی ۳ هزار دلاری را برای کاربر در بر خواهد داشت.

باتری

اپل در نسل جدید مک‌بوک پرو، ظرفیت باتری را به‌‌صورت جزئی افزایش داده است تا شارژدهی لپ‌تاپ با وجود بهره‌گیری از پردازنده‌های قوی‌تر، با نسل پیشین برابری داشته باشد. کوپرتینونشین‌ها مدعی هستند که هر دو مدل ۱۳ و ۱۵ اینچی مک‌بوک پرو به‌ترتیب با ظرفیت باتری ۵۸ و ۸۳.۶ وات‌ساعت، توانایی ۱۰ ساعت شارژدهی در کاربری شامل وب‌گردی و پخش فیلم از طریق آیتونز را دارد. در تست وب‌گردی وب‌سایت لپ‌تاپ‌مگ که شامل مرور صفحات Local با روشنایی ۱۵۰ نیتی نمایشگر است، مک‌بوک پرو ۱۵ و ۱۳ به‌ترتیب ۱۰ ساعت و ۲۰ دقیقه و ۸ ساعت و ۴۳ دقیقه شارژدهی داشته‌اند.

در نقطه‌ی مقابل، سرفیس‌بوک ۲ به‌ترتیب با باتری ۶۹ وات‌ساعت (Core i5) و ۷۵.۳ وات‌ساعت (Core i7) برای مدل ۱۳ اینچی و ظرفیت ۹۰ وات‌ساعتی برای مدل ۱۵ اینچی عرضه می‌شود و کوپرتینونشین‌ها شارژدهی ۱۷ ساعته را برای هرکدام از آن‌ها در حال پخش فیلم ادعا می‌کنند. در تست‌ وب‌سایت لپ‌تاپ‌مگ، نسخه‌ی ۱۳ و ۱۵ اینچی سرفیس‌بوک به‌ترتیب ۱۳ ساعت و ۷ دقیقه و ۱۲ ساعت و ۹ دقیقه شارژدهی داشته‌اند؛ بنابراین از حیث شارژدهی، ردموندی‌ها عملکرد بهتری دارند.

جمع‌بندی

مک‌بوک پرو یا سرفیس‌بوک؟ پاسخ این سوال بیش از هر عامل دیگری، در دل سوال کلیشه‌ای ویندوز یا macOS نهفته است. فراتر از بحث‌های بی‌پایان بین طرفداران دو آتشه‌ی مایکروسافت و اپل، انتخاب بین دو لپ‌تاپ با سیستم‌های عامل متفاوت به نیازهای کاربر باز می‌گردد؛ به‌عنوان مثال، اگر جزو اشخاصی هستید که از نرم‌افزارهای مهندسی و طراحی، نظیر نرم‌افزار تحلیل دینامیکی Adams یا طراحی کامپیوتری SolidWorks‌ استفاده می‌کنند یا علاقه‌ی بسیاری به بازی دارید، بی‌شک macOS پاسخ‌گوی نیازهایتان نخواهد بود، در نقطه‌ی مقابل اگر در زمینه‌ی تدوین ویدیو فعالیت دارید و به کار با نرم‌افزاری همچون Final Cut Pro علاقه‌مند هستید، باید بگوییم که ویندوز، مأمنی مناسب برای شما نخواهد بود.

حال با انتخاب سیستم‌عامل، به مرحله‌ی انتخاب مدل می‌رسیم، در دنیای macOS شما انتخاب‌های محدودی خواهید داشت، بین مدل‌های سال ۲۰۱۸، مک‌بوک پرو ۱۳ به‌لطف دو برابر شدن تعداد هسته‌های پردازنده و افزایش حافظه‌ی کش، بیش از مدل ۱۵ اینچی، بهبود پیدا کرده است؛ در حالی که خروجی مک‌بوک پرو Core i9‌ به‌دلیل سیستم خنک‌کننده‌ی نامناسب، تفاوت چندانی با مدل Core i7 ندارد. ضمن اینکه مک‌بوک پرو ۱۵ کماکان از پردازنده‌ی گرافیکی ضعیف‌تری نسبت به مدل‌های بالارده‌ی ویندوزی بهره می‌برد.

در نقطه‌ی مقابل، با محصول منحصربه‌فردی روبه‌رو هستیم که نمونه‌ی مشابه آن را تقریبا هیچ شرکت بزرگی تولید نمی‌کند؛ سرفیس بوک ۲ به‌واسطه‌ی قابلیت بدل‌شدن به تبلت، سازگاری با قلم و لولای متفاوت خود، می‌تواند محصولی عالی برای دسته‌ی محدودی از کاربران باشد؛ اما پردازنده‌ی ضعیف‌تر این لپ‌تاپ، به‌خصوص در نسخه‌ی ۱۵ اینچی، انتخاب چندان مناسبی به‌نظر نمی‌رسد، این پردازنده‌ی ۱۵ واتی توانایی حفظ فرکانس عملکردی بالا در  طولانی‌مدت را ندارد، از این رو نمی‌توان سرفیس‌بوک را گزینه‌ای ایده‌آل برای کار با نرم‌افزارهای محاسباتی سنگین قلمداد کرد، از این رو، چنانچه قصد استفاده از نرم‌افزارهایی همچون Ansys را روی لپ‌تاپ داشته باشید، به شما پیشنهاد می‌کنیم که سراغ لپ‌تاپی ویندوزی با پردازنده‌ی سری H بروید.